گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 69
شعر و ادب









انتظار اي ساحل شبانه، دلی بیقرار هست در خود مچاله ز کسی یادگار هست دستِ تواَش سپردهام اي ساحل امید! تا دیدنش
مسافتی از انتظار هست از گریه، تر شد این ورقم اي نسیم عشق! خشکش مکن؛ پیام دو چشم خمار هست فردا اگر شفق بزند، اوّلین
کسام گویم تو را که عهد دلم، برقرار هست ابراهیم حسنلو یا صاحبالزمان (عج) الا اي اشک! جاري شو ز مژگان الا اي دل! بشو
خونین ز هجران ز هجر روي مولا داغ دارم که عمري از فراغش سوگوارم همی شب تا سحر گویم به مولا: کجایی اي دل و دلدار
زهرا؟ به او گویم که هستم طفل راهی گدایی میکنم با رو سیاهی اگر تو یک نظر بر من نمایی، نوایی میدهی بر بینوایی انیس
درگهت غربت نبیند دلم با یاد تو ظلمت نبیند محمد مقدّمان گریههاي تو بگذار گریههاي تو بارانیام کند امواج غصههاي تو
طوفانیام کند بگذار چشمهاي من از وحشت نگاه باز از سراي محنت تو، فانیام کند بگذار اشکهاي تو آرام و بیصدا در قلب
من بمیرد و قربانیام کند بگذار دست عاشق خود را برابرم آنگونه مهربان که چراغانیام کند بگذار بعد مردن من دستهاي تو
یک مشت از صداي تو ارزانیام کند شاید هزار بار شکستم، نیامدي بگذار گریههاي تو بارانیام کند حسان امینی(سمیرم) دل
صفحه 24 از 57
بیکینه تو خورشیدي؛ دل بیکینه داري دلی روشنتر از آیینه داري سبدهایی پر از مهر و محبت، به دستان دلت در سینهداري یدالله
قائمپناه
آخرالزمان در سینماي امروز
ادعاي حفاظت از ذریۀ آن مسیح اوّلیه هم یکی دیگر از همان ترفندهایی بود که مسیحیان را نسبت به حضرت عیسی مسیح (ع)
بیاعتقاد ساخته تا آنها را براي ظهور مسیح جدید (در واقع از میان یهودیان) آماده نماید. آپوکالیپس یا آخرالزمان از موضوعات
« چیزهاي آینده » فریتز لانگ) در سال 1927 و ) « متروپلیس »: قدیمی در عالم سینما به شمار میآید. میتوان گفت از فیلمهایی مانند
و... فیلمهایی که اغلب از دل هالیوود بیرون میآید، « روز استقلال » و « جنگ دنیاها » (ویلیام کامرون منزیس) در سال 1936 گرفته تا
هالیوودي که اساساً توسط صهیونیستهاي سرمایهدار پاگرفت. پس بیجهت نیست که محتواي این آثار، همواره آخرالزمان را از
تلاش نیروهاي ضدّ مسیح براي غلبه بر » ،« پایان روزها » دیدگاههاي صهیونیسم مسیحی و یهودي به نمایش گذارده است. انتظار
از جمله « آرماگدون » در عهد جدید آمده)، ظهور مسیح موعود و بالاخره وقوع نبرد « مکاشفات یوحنا » بنا برآنچه در ) « زمین
،« هراس » ،« علمی- تخیلی »: موضوعاتی است که به انحاء مختلف و با انواع زبان و بیان امروزي، در اقسام قالبهاي درام از قبیل
بر پردة سینماها رفته و میرود. امّا در این میان، در سال 2006 « کودکانه » و فیلمهاي « کمدي » و حتّی « پلیسی » ،« ملودرام » ،« حادثهاي »
براساس کتابی که 3 سال پیش ) « رمز داوینچی » اتفاقی افتاد که شاید بتوان آن را در تاریخ سینما، بینظیر دانست و آن ساخت فیلم
تالیف و انتشار یافت) بود که براي نخستین بار تلاشهاي مختلف نیروهاي گوناگون از جمله عوامل « دن براون » از آن به وسیلۀ
فرهنگی و هنري در طول قرون متمادي و به خصوص سینما در جهان امروز را براي زنده نگهداشتن آرمان مسیح موعود
برخلاف آنچه در تبلیغات سرسامآور جهانی مورد ) « رمز داوینچی » صهیونیستها، در برابر دیدگان عموم قرار میداد. موضوع اصلی
به نظر « اپوس دي » تأکید قرار گرفت و از جانب بعضی نویسندگان و منتقدان وطنی هم دنبال شد!) اساساً راجع به فرقۀ واتیکانی
در رسانهها ي مختلف غرب بیشتر براي سرپوش گذاردن بر محتواي اصلی فیلم بود و « اپوس دي » نمیآمد. طرح سوژة انحرافی فرقۀ
شاید هراس برخی از صاحبان رسانههاي فوق نسبت به افشاي رازي (که همچون برخی شخصیتهاي اصلی خود اثر) معتقد بودند
ریشههاي ) « خانقاه صهیون » هنوز زمان آشکار شدن آن نرسیده است!! رازي که حافظش یک انجمن سرّي یهودي معرفی شد به نام
که « گاد فروي دو بویلون » فکري صهیونیسم امروز) که ادعا شده در اوایل هزارة دوم میلادي توسط یکی از پادشاهان فرانسه (به نام
شد، به وجود آمده تا راز مهم باقیمانده در خانواده او را حفظ نماید. قصه « اورشلیم » مسیحی بوده) و طی جنگهاي صلیبی هم فاتح
شروع میشد، به این ترتیب که: بعد از اینکه شخصیتهاي ،« انجمن اخوت خانقاه صهیون » از اینجا و با باز شدن گوشههایی از راز
متخصص ) « سوفی نی وو » متخصص آمریکایی نشانه شناسی مذهبی با بازي تام هنکس) و ) « اصلی فیلم یعنی پرفسور رابرت لنگدن
رمز گشایی پلیس پاریس با ایفاي نقش ادري تاتو) متوجه میشوند که مسئول موزة لوور پاریس (از رهبران خانقاه صهیون که ضمناً
پدر بزرگ سوفی هم بوده) به دلیل افشاي راز مهمی که قصد داشته آن را در اختیار نوهاش بگذارد، به قتل رسیده، طی درگیريها
و فراز و نشیبهایی که گام به گام باعث میشود گوشههایی از راز یاد شده بر آنها معلوم گردد، به ویلاي یکی از دوستان پرفسور
تاریخ شناس برجستۀ کالج سلطنتی انگلیس که از سوي ملکه لقب شوالیه گرفته و تحقیقات مفصلی ) « سر لی تیبینگ » لنگدن به نام
را برملا میکند. او با تکیه بر « انجمن مخفی خانقاه صهیون » براي سوفی، اسرار « سر لی » . دربارة همان راز مهم دارد) پناه میبرند
که سالیان متمادي محل بحث و فحص عیسویان بوده، « جام مقدس » لئوناردو داوینچی، ادعا میکند که مقصود از « شام آخر » تابلوي
واقعاً یک شیء نبوده بلکه یک فرد و آن هم یک زن به نام مریم مجدلیه است که برخلاف تمامی روایات تاریخی، همسر حضرت
عیسی مسیح شده و از او نسلی به وجود میآورد. از همین جهت او از اورشلیم گریخت و در فرانسه توسط یهودیان محافظت
صفحه 25 از 57
شد!!(جل الخالق ! یهودیانی که خود باعث و بانی مصلوب شدن عیسی مسیح شده بودند، حالا از ذریۀ او مراقبت مینمایند!!) قرنها
گاد فروي » بعد، نسل او یعنی همان فرزندان عیسی مسیح با سلسلهاي از پادشاهان فرانسه در آمیختند که یکی از نوادگانشان ، همان
بوده است. او براي حفاظت از اسنادي که افشاگر راز مریم « انجمن مخفی خانقاه صهیون » فاتح اورشلیم و بنیانگذار « دو بویلون
مجدلیه است ، شوالیههایی را به نگهبانی از آنها میگمارد و یهودیان انجمن در طول تاریخ، حافظ آن راز و فرزندان مسیح شدند تا
ادعاي محافظت از راز مسیحیت، بزرگترین ترفند براي « رمز داوینچی » مسیحیت واقعی به دور از تعرض کلیسا باقی بماند!!! در
پوشاندن ماهیت صهیونیستی طراحان قصه بوده و البته این قضیه ساختۀ دست بشر به نظر نمیآید و پشتوانه و زمینهاي تاریخی و
به وجود « فرانکیسم » و « کابالا » کهن دارد. شاید از همان اوایل هزارة دوم که فرقههاي مخفی و تصوف یهود تحت عناوینی مانند
آمدند و با سوء استفاده از وضعیت نابسامان کلیساي قرون وسطی و رنجی که مسیحیان معتقد از اختلافات رهبران مسیحیت
میبردند، قصد کردند که بالاخره به انزواي هزار سالۀ یهودیان پایان بخشند. از همین رو براي جذب مسیحیان به فرقههاي مخفی
خود (که در اصل یهودي منش بودند) خود را پیرو مسیحیت اوّلیه و مخالف مسیحیت تحریف شدة کلیسا معرفی نمودند، بنابراین
بسیاري از مسیحیان را به فرقههاي خود جلب کردند. بعداً مدعی شدند که اساساً حضرت عیسی بن مریم در واقع مسیح اصلی نبوده
و بشارت دهندة مسیح بن داوود بوده که در آینده ظهور میکند. ادعاي حفاظت از ذریۀ آن مسیح اوّلیه هم یکی دیگر از همان
ترفندهایی بود که مسیحیان را نسبت به حضرت عیسی مسیح (ع) بیاعتقاد ساخته تا آنها را براي ظهور مسیح جدید (در واقع از میان
یهودیان) آماده نماید. نکتۀ جالب آنکه حتی تئودور هرتزل (بنیانگذار تفکر صهیونیسم در اواخر قرن نوزدهم) هم در ابتدا مردم را
رمز » به مسیحیت دعوت میکرد و خود را پیرو مسیحیت واقعی معرفی میکرد. نویسندة داستان (دن براون) و سازندگان فیلم
این بار برخلاف معمول ایدئولوژي پردازان هالیوود، (شاید عمداً) خیلی شعاري و واضح، عقاید خود را بیان کرده و « داوینچی
برخلاف آنچه که در خود فیلم مطرح میشود، به لابهلاي قصهها و داستانها و موسیقی پر نماد و مملو از سمبل نرفتهاند. (در کتاب
و فیلم مطرح میشود که در طول تاریخ بسیاري از هنرمندان پیرو خانقاه صهیون، در عین حال افشاگر راز مریم مجدلیه یعنی همان
و فرزندان مسیح بودهاند، یعنی در واقع ایدئولوژي صهیون را تبلیغ کردهاند و از اسامی افراد و آثار ذیل صریحاً نام « جام مقدّس »
فلوت » برده میشود: لئوناردو داوینچی که از اربابان خانقاه بوده تا ویکتور هوگو و بوتیچلی و ایزاك نیوتن و بتهوون و سمفونی
و « شیر شاه » و... حتّی والت دیزنی و قصههاي معروفش مثل سیندرلا و سفید برفی و زیباي خفته و... و کارتونهایی مثل « سحرآمیز
و... چرا که همگی به دنبال بانو یا فرزندان و نسل گمشده و همان راز جام بودهاند. البته شخصاً به آنها « هري پاتر » و « پري دریایی »
که سالها از تلویزیون پخش میشد را هم اضافه میکنم !!) در « حنا، دختري در مزرعه » و « هاچ زنبور عسل » کارتونهایی همچون
نقاط مختلفی از کتاب و فیلم به نشانهها و خصوصاً علامت مخصوص صهیونیسم (یا همان ستارة داوود) به طور واضح اشاره
میشود. بارها در فصلهاي گوناگون، بر مثلثها و هرمهاي مستقیم و وارونه و ترکیبشان که علامت صهیونیسم را میسازد، تأکید
میشود و آن را در تصاویر متعددي به نمایش در میآورند. در دیالوگهاي توضیحی مابین شخصیتهاي فیلم و مونولوگ طولانی
و همچنین بعداً در توصیفات دیگر پرفسور لنگدن، علامت صهیونیسم، نشانۀ تقدس زن و مرد، تعادل ارتباط آنها ،« سر لی تیبینگ »
انتهاي آدرسی که از راز و رمزهاي پدر بزرگ سوفی حاصل ) « راسلین » و قدرت بشریت تلقی میشود و حتّی بر سر درِ عبادتگاه
میشود و در اواخر فیلم هم، مکان اصلی خانقاه صهیون و هواداران نسل عیسی مسیح و مریم مجدلیه معرفی میشود)، همان علامت
انجمن تصوف یهود) فعال ) « کابالا » صهیونیسم به طور شفاف در کادر دوربین قرار میگیرد. این فرقه هم اکنون نیز تحت عنوان
است و البته این روزها دیگر مخفی نبوده و بنا به دست و دلبازي رؤساي سرمایهدارش که حاکم بر عظیمترین کمپانیها و مؤسسات
« فیوال گروبرگر » صنعتی، تجاري و رسانهاي دنیا هستند، کاملًا علنی فعالیت میکند. جالب است بدانید رهبر 75 سالۀ این فرقه به نام
شناخته میشود و به نوشتۀ روزنامۀ دیلی میل از قدرتمندان پشت پردة هالیوود است، به کمک « فیلیپ برگ » که اینک با نام
صفحه 26 از 57
را تأسیس نموده و بسیاري از هنرپیشههاي معروف را به خود جلب کرده، از جمله: « مرکز آموزش کابالا » همسرش و به طور آشکار
و حتّی از « میک جاگر » ،« وینونا رایدر » ،« بریتنی اسپیرز » ،« دمی مور » ،« دیان کیتن » ،« باربرا استرایسند » ،« الیزابت تیلور » ،« مدونا »
و زنش را به عضویت فرقۀ مزبور درآورده است. طور قطع نمیتوان دربارة علّت طرح واقعیاتی که در « دیوید بکام » فوتبالیستها
به عنوان راز و رمزهاي کهن صهیونیسم بیان میشود، اظهار نظر کرد. برخی اعتقاد دارند، همانطور که در خود فیلم، « رمز داوینچی »
براساس مدارك و مستندات، تأکید میکند که با گام نهادن در هزارة جدید، زمان افشاي راز خانقاه صهیون هم « تیبینگ » پرفسور
فرا رسیده، چرا که بدین وسیله میتوان زمینههاي ظهور مسیح بن داوود و وقوع آرماگدون را فراهم آورد (که طبق پیش بینیهاي
اونجلیستها و صهیونیستهاي مسیحی و یهودي، در همین اوایل هزارة سوم و خصوصاً طی یک دهۀ نخستش اتفاق میافتد)،
توسط محافل سینمایی وابسته به خانقاه « جام مقدّس » هم به همین دلیل و براي افشاي راز « رمز داوینچی » بنابراین کتاب و فیلم
صهیون (یا فرقۀ کابالا) ارائه شدند تا هواداران مسیح یهودي را آگاه سازند. برخی نیز بر این باورند که به همین دلیل تغییر هزاره و
و ظهور مسیح موعود بود که در 11 سپتامبر 2001 ، حادثۀ برجهاي « آرماگدون » تلاش صهیونیستها براي فراهم آوردن شرایط
دوقلوي تجارت جهانی در نیویورك به وقوع پیوست تا شاهد لشکر کشی سپاه و ارتش حاکمان صهیونیست آمریکا (نئو محافظه
باشیم. از همین رو میتوان فیلمهاي آپوکالیپسی سینما را به دو « آرماگدون » کاران اونجلیست) به خاورمیانه و مکان اصلی رخداد
تقسیم کرد. دوران قبل از به میدان آمدن اثر فوق، دوران پنهان کاري و سر به مهر نگه « رمز داوینچی » دورة زمانی قبل و بعد از
دیگر شمشیرها از رو بسته شده است. دیگر « رمز داوینچی » بود و امروز پس از نمایش « جام مقدّس » و « راز خانقاه صهیون » داشتن
و « صهیون » همنام ،« ماتریکس » دشمن به اصطلاح کاملًا رو بازي میکند. حالا میتوان دریافت: که چرا مثلًا شهر آزادیبخش فیلم
همان خانقاه مخفی یهوديهاست و زایان (تلفظ انگلیسی صهیون) نامیده میشود؟ که چرا اینچنین براي داستان نه چندان تازهاي به
که « تیتوس » هزینههاي سرسام آور صرف میشود؟ که چرا از آن همه امپراتوران خونخوار روم، فقط ماجراي « هري پاتر » نام
یهودیان را قتل عام کرد به فیلم برگردانده میشود؟ حالا میتوان متوجه شد که قضایاي نمایش مناسک جنسی که در اغلب
فیلمهاي هالیوودي نمودي فریبنده دارد از کجا ناشی میشود و اصلًا آن کالتهاي عجیب و غریب عرفان جنسی از چه تفکر و
مشربهاي تغذیه میشوند و یا برخی هواداريهاي افراطی و فمینیستی از حقوق زنان از کجا آب میخورد. آري، شمشیرها از رو بسته
شدهاند، حالا صهیونیستها هم مأموران فرهنگیشان را از پشت پرده بیرون انداختهاند. شاید هم اینها مأموران سوختهاي بودهاند و
از این پس، برنامه و طرحهاي تازهاي در دستور قرار گرفته است. ماهنامه موعود شماره 78 سعید مستغاثی
جامعۀ مسلمانان آمریکا
حمید مولانا استاد روابط بینالملل دانشگاه امریکن واشنگتن سازمان و تشکیلات مسلمانان سازمان مسلمانان در آمریکا، در
حوزههاي سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حرفهاي و اقتصادي بر دو نوع است: سازمانها، تشکیلات و مراکز اسلامی که شامل
مسلمانان بوده و فراتر از دایرة ملیت، قومیت، و عضویت کشور مشخصی فعالیت میکنند و سازمانها و مراکزي که ویژه یک کشور
و ملیت اسلامی بوده و فعالیتهاي آنها بر محور ملیتها، فرهنگها و گروههاي ویژه قرار دارد. شوراي روابط آمریکایی اسلامی
از نوع اول و مرکز جامعه عرب براي خدمات اقتصادي و اجتماعی از نوع دوم است. جامعه مسلمانان در آمریکا، همچنین شامل تمام
مذاهب اسلامی از جمله حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و جعفري اثنی عشري بوده و فرقههاي مختلف مانند اسماعیلیه، احمدیه و ...،
تشکیلات و فعالیتهاي ویژه خود را دارند. ویژگی خاص مسلمانان در آمریکا در این است که ملیتهاي مختلف را در بردارد و
تماس و همکاري و آشنایی با فرهنگها و ملیتهاي اسلامی را براي شهروندان اسلامی آسان میسازد. اولین مساجد در آمریکا در
دو دهه اول قرن بیستم بنیانگذاري شدند؛ مثلًا در 1915 میلادي مهاجران آلبانی از اروپا، اولین مسجد را در ایالت مین در شمال
صفحه 27 از 57
شرقی آمریکا بنا نهادند. با افزایش جمعیت مهاجران مسلمان در آمریکا، تعداد مساجد در همه ایالات توسعه و افزایش پیدا کرد، به
طوريکه در آغاز قرن بیستم، بیش از 1200 مسجد در شهرها و ایالات مختلف آمریکا پایهگذاري شد. در آمریکا مدارس تمام
وقت و نیمه وقت که تدریس تحصیلات ابتدایی و متوسطه را همراه با قرآن و شریعت و مسایل مذهبی و اجتماعی به عهده دارند،
رو به فزونی است و تعداد اینگونه مدارس و مراکز آموزش و پرورش از یک هزار، تجاوز میکند. علاوه بر این، مراکز خیریه و
مؤسسات موقوفهاي که تعداد آنها به چند صد عدد میرسد، عامل مهمی در خدمات اجتماعی، بهداشتی، خانوادگی و آموزش و
پرورش مسلمانان در آمریکا میباشند. یکی از تشکیلات فعال مسلمانان در ایالات متحده، جامعه اسلامی آمریکاي شمالی میباشد
این سازمان به دست چندین تشکیلات اولیه که یکی از آنها انجمن دانشجویان مسلمان میباشد، تأسیس شده است و شامل
انجمنهاي دیگري مانند انجمن اسلامی دانشمندان و مهندسین و انجمن اسلامی پزشکی و همچنین انجمن اسلامی دانشمندان علوم
اجتماعی مسلمان میباشد. یکی از فعالیتهاي اصلی جامعه اسلامی آمریکاي شمالی، کنفرانس سالیانه آن میباشد که نزدیک به
30 هزار نفر در آن شرکت میکنند. حلقه (دوره یا گروه) اسلامی آمریکاي شمالی، انجمن دیگري از مسلمانان است که در دهه
پیام » 1970 از سوي گروهی از مسلمانان آسیاي جنوبی تشکیل شد و در سالهاي اخیر در امور اجتماعی فعالیت داشته است و نشریه
را جهت معرفی هویت اسلامی و تحقیق مسایل مربوط به مسلمانان، در سراسر آمریکا و کانادا منتشر میکند. انجمن یا « بینالملل
جامعه آمریکایی مسلمانان که در آغاز از طرف دانشجویان و فارغالتحصیلان کشورهاي عربی تأسیس شد، در دهههاي اخیر،
فعالیت گستردهاي به خود گرفته و مجله انگلیسی زبان مسلمانان آمریکایی را منتشر میکند. شوراي روابط آمریکایی اسلامی
در سال 1994 تشکیل شد و هدف و فعالیت اصلی آن، اطلاعرسانی و آگاهی افکار عمومی از مسایل مربوط به مسلمانان (CAIR)
آمریکا و دنیاي اسلام میباشد و دیدهبانی حفظ حقوق شهروندان مسلمان در ایالت متحده را نیز به عهده دارد و علیه تبعیضات
دینی و نژادي فعالیت میکند. سایر تشکیلات مسلمانان در آمریکا، از جمله شوراي امور عمومی مسلمان و اتحادیه مسلمانان
آمریکایی، سازمانها و تشکیلات دیگري هستند که به موازارت شوراي روابط آمریکایی اسلامی، در جهت وحدت و شناخت
مسلمانان فعالیت دارند و شهروندان مسلمان ایالات متحده را به شرکت در انتخابات عمومی و محلی و مشارکت در امور سیاسی و
که چند دهه قبل به دست دانشمند فلسطینی، اسماعیل « انستیتوي بینالمللی اندیشه اسلامی » . اجتماعی و فرهنگی تشویق میکنند
الفاروقی، در حومه واشنگتن تأسیس گردید، نمونهاي از فعالیتهاي فرهنگی و علمی بود که منشورات متعددي در موضوعات
تاریخ و تمدن و جامعه اسلامی در آمریکا منتشر نمود. اسلامی کردن علوم اجتماعی امروزي یکی از اهداف این مؤسسه است. ابعاد
سیاسی، اقتصادي و اجتماعی مسلمانان مقیم آمریکا مطالعات جدیدي که از وضع اجتماعی و اقتصادي مسلمانان در آمریکا به
صورت تطبیقی نسبت به سایر اقلیتها انجام شده، نشان میدهد که حد متوسط آموزش و پرورش و تحصیل در بین مسلمانان 14
سال بوده و این شاخص، نسبت به سایر نژادها و اقلیتهاي مقیم آمریکا به مراتب در سطح بالاتري قرار دارد. به عبارت دیگر، حد
متوسط درجه تحصیلی مسلمانان در آمریکا، بالاتر از دیپلم و در سطح دو سال اول دانشگاهی است. به همین ترتیب نیز، درآمد یک
خانواده مسلمان در آمریکا، بالاتر از درآمد یک خانواده اقلیت اسپانیایی زبان و سفیدپوست میباشد. جمعیت ایرانیان در آمریکا، از
جنبه درآمد سالیانه نسبت به سایر اقلیتها، در سطح بالاتري قرار گرفته است؛ به طوري که درآمد یک ایرانی به طور متوسط در
آمریکا از 65000 دلار تجاوز میکند مجموعاً مسلمانان مقیم آمریکا، از جنبه تحصیل، درآمد و اشتغال، نسبت به سایر اقلیتهاي
مقیم آمریکا، جایگاه به مراتب بهتر و برجستهاي دارند. باید خاطرنشان کرد که این آمار شامل اقلیتهاي یهودي که سالهاي پیش
به آمریکا مهاجرت کردهاند، نمیشود. آمارهاي موجود نشان میدهد که در سالهاي اخیر، درآمد، مالکیت خانه و درجه تحصیل
مسلمانان سالانه در حال افزایش میباشد. مثلًا درآمد متوسط یک مسلمان مقیم در آمریکا، در 10 سال قبل، 51966 دلار بوده که
5 درصد مسلمانان مقیم آمریکا، مالکیت محل سکونت خویش را دارا / اکنون به 55958 دلار افزایش یافته است. به طور متوسط 59
صفحه 28 از 57
57 درصد بوده، افزایش یافته است. همچنین قابل ذکر است که مسلمانان در / میباشند که نسبت به 10 سال قبل که این آمار 4
مناطق و مراکزي سکونت دارند که سطح تحصیلات افراد آن منطقه بالا بوده و حداقل در حدود درجه کارشناسی میباشند. در
خصوص این مورد نیز، ایرانیهاي مسلمان مقیم آمریکا، بر سایر مسلمانان، یک برتري تحصیلی و مالی دارند، به گونهاي که حداقل
درآمد افراد در نقاط جغرافیایی که ایرانیان در آنجا سکونت دارند، از 70000 دلار تجاوز کرده، 63 درصد افراد این مناطق مالک
خانه خود بوده و 46 درصد مردم این مناطق، از فارغالتحصیلان دانشگاهی میباشند. آمار دقیق و صحیحی از ایرانیان مقیم آمریکا
که به این کشور مهاجرت کرده و یا تبعیت آن را قبول نموده و یا به صورت دیگري در آن ساکن هستند، وجود ندارد. مثلًا
آمارگیري سال 2000 میلادي دولت ایالات متحده آمریکا، جمعیت ایرانیالاصل این کشور را در حدود 370000 نفر تخمین زده
است که در حقیقت در سطح بسیار پایینتر از آمار واقعی قرار دارد؛ در حالیکه آمارهاي منتشر شده همان سال از منابع دیگر ملی،
جمعیت مقیم ایرانیان را بین 800000 تا 1100000 برآورد کرده که از این عده، قریب 300000 تا 600000 نفر در کالیفرنیاي
جنوبی زندگی میکنند. قریب به اتفاق ایرانیان مقیم آمریکا مذهب شیعۀ اثنی عشري دارند. در سال 2006 میلادي، دفتر حفاظت
منافع جمهوري اسلامی ایران در واشنگتن، تقریباً 400000 پرونده در مورد ایرانیان مقیم آمریکا در دست داشته است که مطابق
اظهارات مقامات این دفتر، هر پرونده میتواند نمایانگر خانوادهاي در حدود 2 تا 4 نفر باشد که در این صورت عده ایرانیان مقیم
آمریکا طبق این آمار، از یک میلیون نفر تجاوز میکند. بر خلاف فشارهاي وارده به مهاجران و شهروندان مسلمان مقیم آمریکا،
پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 ، فعالیت سیاسی و غرور اجتماعی مسلمانان مقیم آمریکا در چهار سال اخیر رشد
از فعالیت گروه مسلمانان که مدت کمی بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر « بنگاه زاگبی » چشمگیري داشته است. نظرسنجی
انجام شد، نشان داد که مسلمانان یک گروه فعال سیاسی بودند؛ به گونهاي که 95 درصد آنان در انتخابات ملی نامنویسی کرده و
88 درصد در صندوقهاي اخذ آرا حضور داشتهاند. مطابق این نظرسنجی، هویت اسلامی مسلمانان، بزرگترین عامل در فعالیت
سیاسی این گروه در آمریکا میباشد. علیرغم تصویرهاي منفی و مخدوشی که در سالهاي اخیر از مسلمانان در آمریکا، ترسیم
شده است، طبق نظرسنجی زاگبی، اکثریت بزرگ مسلمانان عقیده دارند که وضع کنونی، بهترین موقعیت براي گسترش اسلام در
آمریکا میباشد. همین نظرسنجی نشان میدهد که یک گرایش قوي میان مسلمانان براي وحدت اسلامی به وجود آمده است و این
در تشکل سیاسی، مدنی، فرهنگی علمی و اجتماعی مسلمانان و سازمانهاي وابسته به آنها، آشکار است. نظرسنجیهاي متعدد بنگاه
زاگبی در سالهاي اخیر نشان میدهد که سه چهارم ( 75 درصد) از مسلمانان آمریکا در امور خیریه و صدقات شرکت داشته و
ماهیانه و سالیانه، مبلغ معینی در حمایت از این مراکز پرداخت مینمایند. 45 درصد مسلمانان آمریکا اظهارنظر کردهاند که به
طریقی، به طور داوطلبانه و بدون دریافت حقوق و مزد، در کارهاي اجتماعی و عمرانی مسلمانان شرکت دارند. همین نظرسنجیها
نشان میدهد که مجموعه بزرگی از مسلمانان مقیم آمریکا در حدود 33 درصد تا 38 درصد بر این باورند که ایالت متحده، علیه
اسلام و نه علیه تروریسم مبارزه میکند. نتایج نظرسنجیهاي بنگاه زاگبی، در مورد رفتار و روش اجتماعی و هنجاري مسلمانان
مقیم آمریکا جالب به نظر میرسد. بر اساس این نظرسنجیها، از هر 20 شهروند مسلمان مقیم آمریکا، 19 نفر از رفاه عمومی، شامل
بهداشت ملی براي همه، حمایت میکنند. در اینجا باید توجه داشت که آمریکا تنها کشور بزرگی صنعتی غربی است که در آن،
سیستم تأمین بهداشت ملی، براي همه شهروندان وجود ندارد. مسلمانان مقیم آمریکا، همچنین با آماري قریب به 95 درصد عقیده
دارند که همه تبعیضات نژادي در آمریکا باید از بین برود. آنها باشاخصی قریب به 50 درصد موافق تنظیم قوانین و آیین نامههاي
حفظ محیط زیست میباشند و قریب به اتفاق مسلمانان در آمریکا، طرفدار حمایت دولت از طبقه محروم و فقیر هستند. یک
نظرسنجی دیگر از بنگاه زاگبی نشان میدهد 29 درصد درصد مسلمانان مقید آمریکا، در نماز جمعۀ مساجد و مراکز اسلامی محل
سکونت خود شرکت دارندو 25 درصد نیز، بیش از یک بار در هفته، در جلسات مساجد و مراکز اسلامی حضور مییابند. در تاریخ
صفحه 29 از 57
یکم اوت 2005 ، روزنامه واشنگتن پست، در گزارش مفصلی راجع به فعالیت مساجد و مراکز اسلامی دو ایالت مجاور پایتخت
آمریکا (ویرجینیا و مریلند) از افزایش تعداد مساجد جدید بزرگ که هر کدام بین 2 تا 3 میلیون دلار هزینه داشتهاند، خبر داد. بیش
از 300 هزار مسلمان آمریکایی، در حومه واشنگتن زندگی میکنند و هر یک از مساجد جدید التأسیس این منطقه، ظرفیت عبادت
بیش از یک هزار نفر را در یک زمان دارا میباشد. امروز، بزرگترین رشد دینی از جنبه جمعیت، در مذاهب اسلامی دیده
میشود. در آمریکا نیز همانند اروپا، نه تنها جمعیت مسلمانان رو به فزونی است بلکه گرایش به دین مبین اسلام نیز از مذاهب دیگر
جهان بیشتر میباشد. در حال حاضر، 5 درصد جمعیت اروپا را مسلمانان شکل میدهند و طبق گزارش روزنامه فایننشال تایمز در
تاریخ 15 ژوئیه 2005 ، جمعیت مسلمانان در بیست سال آینده در اروپا دو برابر شده و به چهل میلیون نفر خواهد رسید. براساس این
5 درصد جمعیت هلند، بیش از 8 درصد / گزارش، 5 درصد جمعیت آلمان، 3 درصد جمعیت دانمارك، 4 درصد جمعیت سوئد، 5
جمعیت فرانسه و 5 درصد جمعیت سوئیس را مسلمانان تشکیل میدهند. سایر کشورهاي اروپا نیز از جمعیت مسلمانان بهرهمند
هستند علاوه بر اینکه بیش از 50 درصد کشور بوسنی و هرزگوین مسلمان بوده و اکثریت بزرگی از نفوس کشور آلبانی، مسلمان
میباشد. اکثریت نفوس مسلمانان در اروپا در 25 کشور عضو اتحادیه اروپا قرار دارد و این در شرایطی است که مسلمانان، خود،
نظامی در ردیف ملت دولت در این اتحادیه نداشته و این مجموعه سیاسی، کاملًا برتري و تسلط فرهنگ و دین مسیحی خود را
8 عنوان و اصطلاحی بوده است که ایالات متحده و آمریکاییها، در تبیین « حرکت به سوي مرزهاي جدید » . حفظ کرده است
گسترش و توسعه قدرت جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادي خود به کار بردهاند. امروز مسلمانان، مرزهاي جدید امت اسلامی
را در جهان می شکافند. عده انگشتشماري از نخبگان آمریکا، فکر میکردند که ایالات متحده، امروز جایگاهی براي جامعه و
فعالیت امت اسلامی باشد. تحولات بینالمللی، دگرگونیهاي ارتباطاتی و اقتصادي و سیاسی و بیداري جهان اسلام باعث شده است
که امروز مسلمانان آمریکا، در محور یک تقاطع تاریخی قرار گیرند. افزایش جامعه مسلمانان در آمریکا، فرصتی است براي درك
و شناخت چالشهاي دنیاي معاصر و نقشی که اسلامی میتواند در درون بزرگترین ابرقدرت نظامی و اقتصادي امروز ایفا کند.
هالیوود و 11 سپتامبر
نظر شما چیست؟ توطئهاي در کار است یا این تنها یک تصادف زمانی ساده است؟ عدة بیشماري از مردم، که تعدادشان هم روز
به روز بیشتر میشود، بر این باورند که دستهایی در کار است. مظنونان اصلی آنها نیز انجمنهاي مخفی هستند که سالهاست بر
آدمها خوش شانسی رو دو جور تعریف میکنن. یک عده اونو چیزي بیشتر از شانس » . ضدّ مردم آمریکا و انگلیس توطئه میکنند
و اتفاق میدونن؛ واسۀ اونها شانس یه نشونه است؛ یک نشونه که ثابت میکنه یک کسی اون بالا هست، اونها رو میبینه و
مراقبشونه. اما واسه یه عده دیگه این فقط شانسه که اومده سراغشون؛ شانس آوردن و بخت یارشون شده. من مطمئنم این جور
آدمها به اون 14 تا نور بدبینانه نگاه میکنن؛ واسشون شرایط پنجاه پنجاه نیست. میتونه بد باشه، می تونه خوب باشه. در اعماق
قلبشون باور دارن که هرچی پیش بیاد، خودشون هستن و خودشون. تنها میمونن و این اونها رو میترسونه. درسته، این جور آدمها
هستن. ولی عدة زیاد دیگهاي هم هستند که با این گروه فرق دارن. وقتی اون 14 تا نور رو میبینن، بهش به چشم یه معجزه نگاه
میکنن؛ و با تمام وجود حس میکنن که هر اتفاقی بیفته یک کسی هست که کمکشون کنه، و این بهشون امید میده. حالا باید از
خودتون بپرسین که شما جزو کدوم دستهاین؟ از اونها که نشونهها واسشون معجزه است؟ یا اونهایی که فقط به شانس اعتقاد دارن؟
2 اگر قرار بود از هر کس که در «؟ یا اصلًا اینجوري فکر کنین یعنی ممکنه دو تا چیز فقط از روي شانس، هم زمان اتفاق بیفته
پاسخ نود و نه درصد آنها «؟ شما میتوانستید حملات تروریستی یازده سپتامبر 2001 را پیش بینی کنید » : خیابان میبینم، بپرسم
مطمئناً منفی بود. حتّی اگر قرار بود همین پرسش را از مسئولان دولتی، قضایی، نظامی، مذهبی یا اقتصادي کشور میپرسیدم باز هم
صفحه 30 از 57
هیچ کس در دولت نمیتوانست وقوع چنین هواپیماربایی و حملۀ » : همین جواب را میگرفتم. البته دولت بوش هم اعلام کرد که
3. مشاور سابق امنیت ملی آمریکا و وزیر امور خارجۀ فعلی، کاندولیزا رایس، نیز ماهها پس از حملات « انتحاري را پیشبینی کند
من فکر نمی کنم کسی میتوانست چنین حادثهاي را تصور کند که...گروهی سعی کنند از یک هواپیماي » : تروریستی تأکید کرد
4 حتّی سرپرست مشاوران نظامی رئیس جمهور، ژنرال نیروي هوایی، ریچارد مایرز، .« ربوده شده به عنوان موشک استفاده کنند
5 بهرغم سخنان تکراري دولتمردان بوش مبنی .« اعتراف سخت است، امّا باید بگویم در این مورد فکري نکرده بودیم » : اذعان کرد
باید بگویم اگر قرار بود از چند تن از افراد بانفوذ و قدرتمند .« هیچ کس در کشور تصور چنین حادثهاي را نداشت » بر اینکه
هالیوود، که با تجسم تصور نکردنی زندگی میگذرانند، همان پرسش را میپرسیدم، شاید با توجّه به آنچه که آنها در لایههاي
11/ پنهان بعضی از فیلمهایشان قبل از یازده سپتامبر نشان دادهاند؛ پاسخهایی گویاتر و واقعیتر دریافت میکردم. فیلمهاي پیش از 9
58 صحنه: زاك کالیگان همراه جیزمو سوار ماشین میشود و آن را با موفقیت روشن :08 : فیلم: ویروس ماشین( 1984 ) دقیقه: 01
22 صحنه: هنگامی که :41 : میکند. رادیو روشن میشود و نشانگر قرمز آن بین 9 و 11 است. فیلم: روزاستقلال( 1996 ) دقیقه: 00
هواپیما، رئیس جمهور و خانوادهاش را از صحنه دور میکند، جف گلدبلوم لپ تاپی را باز میکند تا شمارش معکوس را ببیند.
42 صحنه: :28 : 01 نشان داده میشود. فیلم: صلح طلب( 1997 ) دقیقه: 01 :11 : هنگامی که دوربین نماي کلوزآپ میگیرد لحظۀ 9
جورج کلونی و نیکول کیدمن در تعقیب تروریست یوگسلاویایی هستند که پروازش در فرودگاه جی اف کی نیویورك به زمین
مینشیند. کلونی از پله برقی پایین آمده و نگران اطراف را نگاه میکند. پشت سرش صندلیهاي شمارة 9 و 11 پیداست. فیلم:
06 صحنه: جین هکمن، ویل اسمیت را به خانهاش میبرد تا اطلاعات شخصی جان ویتز را از :28 : دشمن ملّت( 1998 ) دقیقه: 01
22 :02 : فیلم: روگراتها در پاریس( 2000 ) دقیقه: 00 .«40/11/ توماس برایان رینولدز، متولد 9 » : رایانه بگیرند. هکمن میخواند
صحنه: چاکی در جشن عروسی دارد میرقصد که بند کفشهایش گره میخورد. همراه با ضربات موسیقی شروع به شمردن
17 صحنه: در سکانس ابتدایی ماشین حمل مواد چپ میکند و :02 : فیلم: قاچاق( 2002 ) دقیقه: 00 «... نه، یازده، دوازده » : میکند
پلیس آن را میگیرد. وقتی جعبههاي مواد را بر میدارند، روي هر کدام عدد 911 نوشته شده است. فیلم: وطن پرست( 2000 ) دقیقه:
نه پوند و یازده » : 59 صحنه: 1 مل گیبسون صندلی را که ساخته است وزن میکند و میگوید :03 : 25 و 2 00 :03 : 1 00
2 صندلی را به زمین میگذارد و روي آن مینشیند امّا صندلی وزن او را تحمل نمیکند و میشکند. او .« اونس.خوبه، خیلی خوبه
با ناراحتی صندلی را به سمت دیوار جایی که بقیۀ صندلی شکستهها قرار دارند، پرت میکند. توطئه یا تصادف نظر شما چیست؟
توطئهاي در کار است یا این تنها یک تصادف زمانی ساده است؟ عدة بیشماري از مردم، که تعدادشان هم روز به روز بیشتر
میشود، بر این باورند که دستهایی در کار است. مظنونان اصلی آنها نیز انجمنهاي مخفی هستند که سالهاست بر ضدّ مردم
آمریکا و انگلیس توطئه میکنند. 7 از جملۀ این انجمنها، سازمانهاي مذهبی یا ظاهراً مذهبی و دستگاههاي دولتی مانند
جامعۀ ،(Skull & Bones) اسکال اند بونز ،(Opus Dei) اوپوس دي ،(Illuminati) ایلومیناتی ،(Masons) فراماسونريها
را (NSA) و دارة امنیت ملی (FBI) ادارة آگاهی فدرال ،(CIA) سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا ،(Jesuits) یسوعیان
میتوان نام برد. اینها را اضافه کنید به گروههاي بسیار دیگري که به صورت کاملًا مخفیانه و سرّي برضدّ مردم آزادي خواه غرب
فعالیت میکنند. این گروههاي شریر در تلاشند تا با قدرت و نفوذ خطرناك خود، که از طریق سکوت مرموز و کتمان
فعالیتهایشان به دست آوردهاند، نظامهاي اجتماعی و سیاسی خاص را متزلزل کرده و برنامههاي پنهان خود را پیش برند. این
سرکوب خائنانه و وقیحانه کار را به جایی کشاند که رئیس جمهور آمریکا، جان اف کندي، شخصاً در سخنرانی خود در نشست
انجمن ناشران مطبوعاتی آمریکا به شدت از آن انتقاد کرد. کسی که قتلش خبر از توطئه و آشوب میداد و بر آن در بالاترین
در جامعهاي آزاد و باز، منفور است؛ ملت ما در سرشت خود و ،« پنهانکاري » سطوح دولت، سرپوش گذاشته شد: خودِ کلمۀ
صفحه 31 از 57
سرنوشت خود مخالف انجمنهاي مخفی، سوگندهاي پنهانی و جلسات سرّي بوده و هست. ما سالها پیش دریافتیم که خطرات
8 در «. پنهان کاريِِِ غیر ضروري و افراطی حقایق درست، به مراتب بیشتر از خطراتی است که براي توجیه کتمان آنها میشماریم
دارند؛ که البته اعمال آن از همه جا بیشتر بر پایتخت رسانهاي « نفوذ زیادي هم بر رسانههاي جهان » کنار قدرت سیاسی، این گروهها
جهان هالیوود، احساس میشود! 9 دکتر ربکا کرلی در مصاحبهاي تلفنی با برنامۀ وایزیگوت، از نفوذ پنهانی یکی از این گروههاي
وقت آن رسیده که در مورد فراماسونرها روشنتر صحبت کنیم... زیرا این طور که معلوم است هر » : خائن در هالیوود پرده برداشت
چه بیشتر به ما میگویند که در مراسم و تشریفات عجیب و غریب خود چهها میکنند، راحت تر هم از جواب پس دادن طفره
و « تئوري توطئه » میروند... در وهلۀ اوّل از طریق فیلمهاي علمی تخیلی با آنها آشنا میشویم... چنین فیلمهایی را میشناسید، مثل
همین طور بسیاري از فیلمهاي مل گیبسون؛ و ظاهراً در این فیلمهاست که پی میبریم واقعیت چیست. حال مردم باید بفهمند که
10 با توجه به اینکه هالیوود، به دستور مقامات دولتی، نظامی و اطلاعاتی فیلمنامههایی را «. آنها چه طور از مجازات در امان میمانند
تغییر داده، خطوط اصلی داستانها را اصلاح کرده و حتّی تاریخ را بازنویسی کرده است؛ دیگر شکی نمیماند که تعدادي از
اعضاي این گروهها به جمع نویسندگان، کارگردانان، بازیگران یا تولیدکنندگان سرشناس هالیوودي راه پیدا کردهاند تا در مورد
و سري (Files The X) « پروندة ایکس » اهدافشان مذاکره کنند. 11 تا آنجا که جدیداً جنجالی در مورد فیلم کریس کارتر با نام
به راه افتاده است؛ زیرا در یکی از صحنههاي این فیلم عدهاي از (The Lone Gunmen) « تیراندازان تنها » تلویزیونی آن
دولتمردان آمریکا که عضو گروهی سرّي هستند، تحت عنوان تروریست، هواپیمایی تجاري را از راه دور میربایند و آن را به سمت
مرکز تجارت جهانی هدف میگیرند. 12 آیا خیلی دور از تصور است اگر فرض کنیم که یکی یا چند تا از نویسندگان (وینس
پروندة » گیلیگان، جان شیبان و فرانک اسپاتنیز) یا دست اندرکاران این فیلم از قبل اطلاعاتی داشته است؟ دین هگلوند، که در فیلم
لنگلی را بازي میکرد، در سري جدید مصاحبههایش عنوان کرده که نویسندگان « رینگو » نقش ریچارد « تیراندازان تنها » و « ایکس
داشتند و آنها بودند که بودجۀ لازم را در اختیار تولیدکنندگان گذاشتند. 13 او تصریح کرد که NASA وFBI این فیلم روابطی با
در طول بیست سال گذشته، همواره جاسوسانی را به کار گرفته تا در اجتماعات هالیوودي شرکت کنند و بدین وسیله حافظ CIA
منافع آنان بوده و نظرات آنها را منتقل کنند. هگلوند همچنین تعریف کرد که چگونه با یکی از این جاسوسان که به عنوان غیبگو
در یکی از مهمانیهاي هالیوود، کریس کارتر در لباسی رسمی گوشهاي ایستاده بود و » : در هالیوود کار میکرد، آشنا شده است
روي هر چه که داري کار میکنی بدان که میلیونها دلار برایت سود » : انگار در مهمانی نبود. خانمی به سمت او رفت و گفت
بود. بنابراین آن خانم موفقیت فیلم را پیش بینی کرده بود بدون آنکه « پروندة ایکس » و این درست قبل از شروع ،« خواهد آورد
کریس کارتر را بشناسد و بداند او روي چه پروژهاي کار میکند. وقتی از او پرسیدم که او چگونه به این مهمانی دعوت شده،
کار میکند به این صورت که آنها ایمیلهایی برایش میفرستند و به او میگویند به چه مهمانیهایی CIA جواب داد که براي
برود؛ بعد یک سري اتفاقاتی میافتد و پولهایی رد و بدل میشود و اسم او در لیست مهمانها قرار میگیرد ( و البته هرگز هم
نمیفهمد چگونه!). سپس به مهمانی رفته و با افراد مختلف حرف میزند و وقتی برگشت نتایج گفتوگوهایش را براي آنها ایمیل
میکند. او واقعاً نمیدانست که این ایمیل کجا میرود و چه کسی جوابش را میدهد، امّا پس از مدتی آنها برایش چکی
است و خوب همان طور که میدانید، آنها تمام حرفهایی را که در مهمانیهاي CIA میفرستند. بعداً معلوم شد که این کار
هالیوود میان تهیه کنندگان و سایر افراد رد و بدل میشود زیر نظر میگیرند وخوب معلوم است به این دلیل که سینما یکی از
14 این مسائل باعث شده خیلیها به گمانه زنی و «... مهمترین ابزارهاي تبلیغ سیاستهاي خارجی در هر کشور و گروهی است
عنوان « پروندة ایکس » و تهیه کنندة « تیراندازان تنها » نظریه پردازي رو آورند؛ همان طور که فرانک اسپاتنیز، یکی از نویسندگان
چیزي که مرا آزار میدهد این است که اگر من به عنوان نویسندة فیلمهاي تخیّلی توانستم چنین سناریویی را تصور کنم؛ » : میکند
صفحه 32 از 57
پس افرادي که در رأس قدرت هستند و وظیفهاشان هم این است که دربارة فجایع و خطرات از قبل چاره اندیشی کنند، توانایی
عدهاي از نویسندگان تلویزیون و سینما را » 15 در حقیقت پس از یازده سپتامبر دولت آمریکا «. تصور چنین حادثهاي را داشتهاند
جمع کرد و از آنها خواست تا فیلمنامههایی تخیلی در مورد تروریسم بنویسند تا بتوانیم در برابر این حوادث پیشبینی نشدنی بهتر
16 چه کسی میداند که نتیجۀ تصورات این نویسندگان چه خواهد بود؟ ولی شما .«(! عکسالعمل نشان دهیم (و لابد آماده تر شویم
11 مطالعۀ اعداد (عدد شناسی یا علم اعداد) در ادیان بزرگی / دفعۀ بعدي که فیلمی را میبینید دقیقتر نگاه کنید. عدد شناسی 9
چون مسیحیت، یهود و اسلام نقشی محوري دارد. انجیل مسیحی پر است از الگوها و نمادهاي عددي که هر کدام معناي خاص
1260 یا 2520 نماد چیزي هستند. بنابراین جاي تعجب نیست اگر ، 666 ، 40 ، 12 ، 7 ، خود را دارند. مثلًا هر یک از اعداد 3
End of) اعدادي براي بعضی از انجمنهاي سرّي معنا و اهمیت خاصی داشته باشد. در واقع در بسیاري از فیلمهاي هالیوودي مانند
،(1999) « ماتریکس » Matrix) ،(1999) « چشمان کاملاً بسته » :(Eyes Wide Shut) ،(1999) « پایان روزگار » :(Days
سیزده » : (Thirteen Days) (2001) « یازده یار اوشن » :(Ocean’s 11) ،(2004) « میراث ملی » :(National Treasure )
1999 ) به اعداد و نمادها اشاره شده است. 17 پس یعنی اعداد 9 ) « طبقۀ سیزدهم » : (The Thirteenth Floor) 2000 ) و ) « روز
بر این باور بود که عدد 9 نشان دهندة ،EW Bullinger ، و 11 نیز معناي خاصی دارند؟ یکی از کشیشان انگلیکی قرن نوزدهم
داوري الهی یا غایت و کمال است در حالی که عدد 11 نماد بی نظمی،آشوب، نقصان و فروپاشی است. 18 با این حال هنوز
11 را با حوادث تروریستی پس از / نمیدانیم که آیا این اعداد معناي اسرار آمیز دیگري براي این انجمنهاي مخفی دارند؟ 19 اگر 9
آن مقایسه کنیم، متوجه میشویم که فهمیدن معناي این اعداد و کشف رابطۀ آن با طراحان اصلی اینگونه حوادث جهانی، چقدر
191 نفر در حادثۀ تروریستی قطار مادرید جان خود را از دست دادند. بسیاري از رسانههاي ، ضروري مینماید. در 11 مارچ 2004
11 اتفاق / یاد کردند. 20 هرچند همه نمیدانند امّا این حادثه 911 روز بعد از 9 « 11/9 اروپا » 11 به عنوان / خبري از این حادثۀ 3
افتاد. 21 این تکرار اعداد 1 1 9 خیلی آشنا به نظر میرسد! امّا چه کسی پشت این اعداد است و چه میخواهد بگوید؟ امّا، این
نهمین روز از یازدهمین ماه تقویم ،(Tisha B’ Av) اعداد براي مردم اسرائیل اهمیت تاریخی دارند. یهودیان هر سال در روز
عبري، روزه میگیرند به یاد بلایا و فجایعی که در طول تاریخ بر سر آنها آمده است؛ از جمله ویران شدن معبد اوّل توسط بابلیها
در 587 586 قبل از میلاد، خراب شدن معبد دوم توسط رومنها در 70 بعد از میلاد، شکست رومنها از ارتش سیمون بار کوچبا
در 135 بعد از میلاد، اخراج یهودیان از انگلستان توسط شاه ادوارد اوّل در 18 جولاي 1290 ، اخراج (Simon Bar Kochba)
یهودیان از اسپانیا توسط شاه فردیناند و ایزابلا در 2 آگوست 1492 و اعلام جنگ جهانی اوّل در 1914 . حال این پرسش پیش
که ازچوب ،(Druid) 11 هایی قرار است در یادها بماند؟ نگاهی دقیقتر هالیوود همچون جادوگران درویید / میآید : دیگر چه 9
« آینده » عصاي جادو میساختند، با فیلمی پس از فیلم دیگر، ما را افسون خود میکند و آنچه را که در (holly wood) راج
برنامه » میبیند براي تماشاچیانی روایت میکند که همه چیز را بدون چون و چرا میپذیرند. 22 این شکل کنترل اجتماعی که به
معروف است، سنت پایداري است در هالیوود که به وسیلۀ تکنیک جادوگري و جلوههاي ویژة خود تصویر دقیق و « ریزي پیشگویانه
خطاناپذیري از جهان آینده براي ما ترسیم میکند و این پندار نادرست را از این رو در ذهن ما به وجود میآورد تا به وسیلۀ آن
The Long) 1996 ) و ) « روز استقلال » :(Independence Day) تصویري از واقعیت آینده داشته باشیم. 23 از فیلمهایی چون
(1998) « محاصره » : (The Siege) 1997 ) و ) « صلح طلب » :((The Peacemaker گرفته تا (Kiss Goodnight) : (1996
روند شرطی کردن عامۀ مردم براي پذیرفتن تصویري از آینده، که روشنفکران سعی دارند به صورت کاملًا واقعی و قابل لمس براي
11 به صورت پنهان و پیدا در بسیاري از / آنها ترسیم کنند، از محورهاي اصلی برنامههاي هالیوود بوده است. 24 اگر تکرار 9
فیلمهاي هالیوود قسمتی از توطئهاي پنهانی بوده، پس فیلمهاي بعد از 11 سپتامبر از چه حکایت میکنند؟ در سالهاي اخیر مضمون
صفحه 33 از 57
اصلی ساختههاي هالیوود حول محور تصاویر نامیمونی از آخرالزمان چرخیده است: شیوع بیماري و اپیدمیهاي فراگیري که
میلیونها نفر را در سراسر جهان از بین میبرد، افزایش خطر بمبهاي هستهاي و حملات تروریستی شیمیایی و بیولوژیکی در
آمریکا و انگلیس، بلایا و فجایع محیطی که در سراسر جهان ویرانیهایی به بار میآورد و جان تودههاي آسیب پذیر را تهدید
دولت آمریکا در جهت اهداف خود درجنگ میکروبی، ویروسی کشنده تولید (Outbreak) ( میکند. براي مثال در فیلم ( 1995
میکند. امّا کنترل آن از دستشان خارج میشود و ویروس به شهر ساحلی کوچکی در کالیفرنیا راه پیدا میکند. ارتش تمام شهر را
قرنطینه کرده و افراد مبتلا را دستگیر میکند. در همین حین کمیتهاي از طرف رئیس جمهور دستور میدهد براي از بین بردن
1995 ) ویروس ) « دوازده میمون » : (Monkeys ویروس، تمام شهر را بمباران کنند. 25 دانشمندِ تندروي آمریکایی در فیلم ( 12
کشندهاي را آزاد میکند که باعث از بین رفتن جان میلیاردها انسان میشود و نجات یافتگان را مجبور به زندگی در زیرزمین
2002 ) به اثرات ویرانگر شیوع آبله در ) « آبله 2002 : اسلحۀ خاموش » : (Smallpox 2002 Silent Weapon) میکند. فیلم
:(Tidal Wave: No Escape ) آمریکا و انگلیس میپردازد که در اثر آن 60 میلیون نفر در سراسر جهان میمیرند. در
1997 ) تروریستی دیوانه، موشکی اتمی را به زیر دریا میفرستد و موجی از تسونامی به وجود میآورد ) « طوفان: راه فراري نیست »
1997 ) و ) « صلح طلب » :(The peacemaker) که سواحل کالیفرنیاي جنوبی را ویران میکند. تروریستهاي اروپایی در
2002 ) نقشه میکشند تا سلاحهاي اتمی را در خاك آمریکا نابود کنند. ) « مجموع همۀ ترسها » (The Sum of All Fears)
2004 ) منفجر کنند که ) « جنگ کثیف » : (Dirty War) بنیادگرایان مسلمان افراطی موفق میشوند که بمب آلودهاي را در فیلم
پرتوهاي رادیواکتیو آن نواحی مرکزي لندن را فرا میگیرد. سیاركها و ستارههاي دنباله دار جان انسانها را در فیلمهاي
: (Volcano) 1998 ) به خطر میاندازد و در ) « اثر عمیق » :Deep Impact) ) 1998 ) و ) « آرماگدون » : (Armageddon)
2005 ) فوران آتش فشانهاي ) :« اََبَر آتش فشان » :(Supervolcano) و (Dante’ s Peak) (1997 ،(1997) « آتش فشان »
« روزي پس از فردا » :(The Day After Tomorrow) خاموش مناطق شهري آمریکا را تهدید میکند. سیل و طوفان در
(2004) « طوفان ششم: روز تخریب » : (Category 6: Day of Destruction) 2003 ) قارة آمریکا را ویران میکند و در )
کولاك و گردباد با هم در میآمیزند و به شکل طوفان عظیمی، خرابیهایی را در شیکاگو به بار میآورند و باعث قطع شبکۀ فشار
قوي برق کشور میشوند. صدها میلیون نفر بدون برق میمانند و هیچ کس قادر نیست دیگران را از فاجعۀ در حال وقوع آگاه کند.
حال آیا این سناریوهاي وحشت آفرین هالیوود، آنچه که گروههایی ناشناس با اطمینان پیشبینی کردهاند، آنها که چنین ابزارهایی
را در جهت پیشبرد اهداف نامشروع خود به کار گرفته اند، اتفاق خواهد افتاد؟ زمان، همه چیز را روشن میکند. شما نیز میتوانید
مطمئن باشید که همه چیز در ابتدا نمایشی ساختگی و پیچیده از صدا و تصویر است که هالیوود پیشکشتان میکند؛ امّا پس از مدتی
این نمایش، با تمامی جزئیات در جهانی واقعی و بی مثال، در اوج ترس و حیرت پیش چشمان ما به وقوع خواهد پیوست. جان
ولنتاینی ترجمه: زهرا نیرومند ماهنامه موعود شماره 78 پینوشتها: 1. از آنجا که ترتیب اعداد در این مقاله و فیلمهاي نمونۀ آن
.. : 40 : 00 07 : 41 : 50 ( مهم است، در اینجا همان شکل نوشتن تاریخ در آمریکا (روز / ماه) حفظ شده است. 2. نشانهها ( 2002
Phelps, 2001 8. .7 سی بی سی نیوز 17 می 2002 .Rhem 23 October 2001 6 .5 3 و 4. سی بی سی نیوز 17 می 2002
Kennedy 27 April 1961 9. Ankerbery & Weldon 1990. 10. Vyzygoth, 24 October 2003, 00 : 45: 52 -
00 : 46: 39. 11. Compbell 29 August 2001. 12. Killtown 30 January 2005. 13. Jones 17 December
2004, 00 : 04: 29 - 05 : 15: 49. 14. Jones 17 December 2004, 00: 15: 39 - 00: 15 : 56. 15. Tv Guide 21 Jun
2001. 16. Martin 20 Jun 2002. 17. Grand Lodge of British Columbia & Yukon 28 January 2005. 18.
Bullinger 1967 pp. 235, 242 , 251. 19. Howard 7 December 2001. 20. Chance 11 March 2005. 21.
صفحه 34 از 57
Shanon 12 March 2004. 22,23. Collins 13 December 2004. 24. Collins 6 February 2005. 25.Davies
2003, p2
آیا آمریکا به سوي بزرگترین فاجعه استراتژیک تاریخش گام برمیدارد؟
به دنبال انقلاب سال 1979 ایران برخی از سیاست پیشگان آمریکایی به وهمی گرفتار آمدند که نیروهاي اسلامی را میتوان بر ضدّ
اتحاد شوروي به کار گرفت. بر پایۀ این نظریه که آقاي زیبگنیو برژینسکی، رایزن امنیّت ملّی رئیس جمهور جیمی کارتر، بدان پر و
را به « کمان اسلام » از مراکش تا پاکستان گسترده است که در پهنۀ جغرافیایی آن میتوان « هلال بحران آفرینی » ، بال داده بود
شیوهاي بسیج کرد که جلوي گسترش نفوذ شوروي را بگیرد. هشام عبدالله العلوي 1 به دنبال انقلاب سال 1979 ایران برخی از
سیاست پیشگان آمریکایی به وهمی گرفتار آمدند که نیروهاي اسلامی را میتوان بر ضدّ اتحاد شوروي به کار گرفت. بر پایۀ این
از « هلال بحران آفرینی » ، نظریه که آقاي زیبگنیو برژینسکی، رایزن امنیّت ملّی رئیس جمهور جیمی کارتر، بدان پر و بال داده بود
را به شیوهاي بسیج کرد که جلوي گسترش نفوذ « کمان اسلام » مراکش تا پاکستان گسترده است که در پهنۀ جغرافیایی آن میتوان
شوروي را بگیرد. هر چه باشد مگر همین نیروهاي اسلامی محافظهکار نبودند که میان سالهاي 1960 و 1970 نیز براي از میدان
راندن و به شکست کشاندن احزاب چپ و ناسیونالیست عرفی مسلک در منطقه و پیش از همه در سال 1953 در ایران به خدمت
اتحاد شوروي به راه اندازد؟ نهایتاً ایالات متحده میان « دل نرم » درآمدند؟ پس چرا بنیادگرایی ایرانی نتواند شورشی اسلامی در
چندین سیاست خاورمیانه و آسیاي مرکزي به نوسان درآمد. این کشور فقط در پی اهداف دوگانۀ پیروزي در جنگ سرد و
پشتیبانی از اسرائیل بود، امّا براي نیل به این اهداف روشهاي برگزیده و دولتهاي برخوردار از پشتیبانی وي گاه به شیوهاي متضاد،
دگرگونی مییافتند. بدین گونه ایالات متحده همچنان که رسماً به عراق در جنگ آن کشور بر ضدّ ایران ( 1980 1988 ) یاري
میرسانید، به تحویل پارهاي از سلاحها به ایران نیز رضایت داده بود. با هم پیمانی واشنگتن با عربستان سعودي و پاکستان این
استراتژي به نقطۀ اوج خود رسید و به ویژه در سالهاي دهۀ 1980 به پیدایش ارتش بینالمللی جهاد براي پیکار با اتحاد شوروي در
افغانستان انجامید. در سال 1990 هنگامی که اتحاد جماهیر شوروي از صحنۀ جهان کنار میرفت، ایالات متحده ائتلافی بینالمللی
براي بیرون راندن ارتش عراق از کویت پیافکند. کشورهاي عرب، از سوریه گرفته تا مراکش پاسخی مساعد به دعوتی دادند که
بر موازین حقوق بینالملل و احکام قطعنامههاي سازمان ملل متحد بنیان یافته بود. به آنها اطمینان داده بودند که مسئله تنها رهانیدن
یک امیرنشین نفتخیز دوست نیست، بلکه غرض، برپا کردن نظم نوینی است که بر عدالتی جهانگستر پایهریزي شده باشد.
میپنداشتند که وقتی حاکمیت کویت از نو برقرار شود، همۀ قطعنامههاي سازمان ملل متحد، از جمله آنهایی که مصر خواستار
خروج اسرائیل از سرزمینهاي اشغال شدة فلسطین بودند نیز میبایستی به اجرا درآید. بازي واشنگتن، مهرههاي عرب به رغم همۀ
براي سرنگونی صدام ( ... ) میبایستی » . فشارها از هر سو، دولت آمریکا تصمیم گرفت رژیم صدام حسین را سرنگون نسازد
نیروهاي نظامی را درگیر میساختیم. اگر از شرّ صدام حسین و حکومتش خلاص میشدیم، لازم بود دولت جدیدي را سر کار
بگذاریم. امّا چگونه حکومتی را میتوانستیم بر تخت بنشانیم؟ یک حکومت سنّی یا یک حکومت شیعه، یک حکومت کُرد یا یک
رژیم بعثی؟ یا شاید میخواستیم برخی بنیادگراهاي اسلامی را در حکومت شریک سازیم؟ تا چه زمانی میبایستی در بغداد
میماندیم تا چنین حکومتی را پا بر جا نگهداریم؟ پس از خروج نیروهاي آمریکایی چه بر سر چنین حکومتی میآمد؟ چه میزانی
از تلفات جانی براي ایالات متحده پذیرفتنی بود تا در برقراري ثبات بکوشیم؟ عقیدة من را بخواهید (...) اگر در منجلاب عراق
گرفتار میآمدیم شاید اشتباه بزرگی مرتکب شده بودیم و پرسشی که به ذهن من میرسد آن است که صدام به چند تن قربانی
این عقیدة سنجیده از آن آقاي دیک چینی است، وزیر .« بیشتر آمریکایی میارزید؟ پاسخ آن است که لعنتی به چیزي نمیارزید
صفحه 35 از 57
در بغداد را توصیه میکردند، « تغییر رژیم » دفاع وقت و معاون فعلی ریاست جمهوري ایالات متحده. کسانی که آن وقت سرسختانه
میتوانستند با تحریمهایی که بیش از یک دهه در عراق روا داشتند آرامش خیالی یابند. اینها خود را در درون گروههاي فشاري
سامان میدادند و هر گاه که اوضاع و احوال مقتضی میشد، روشمندانه هواداري سیاسی « طرحی براي قرن جدید آمریکایی » مانند
از طرح حملۀ آتی به عراق را بنیاد مینهادند. در این میان اسرائیلیها که میدیدند از کوشش کوته عمر جیمز بیکر وزیر خارجه از
زمان کنفرانس سال 1991 اعراب و اسرائیل در مادرید براي اجراي سیاست رسمی آمریکا در فلسطین رفته رفته دست کشیده
دیگر چیزي جز پوششی براي دو چندان کردن مهاجرنشینی در « پویش صلح » میشود، آسودگی خاطري یافتند. پس از سال 1996
کرانۀ باختري رود اردن نبود. دورتر در افغانستان، در شرق هلال بحران، فرجام جنگ در نبرد میان سرکردگان جنگی، اتحاد شمال
و طالبان رقم میخورد. با پایان گرفتن جنگ سرد، ایالات متحده کارها را به طور کامل به پاکستان واگذار کرده بود که خود به
سوي یک رژیم نظامی اسلامگرا گام برمیداشت و افغانستان اسلامی ژرفاي استراتژیکی لازم بر ضدّ هند را برایش مهیا میکرد.
پیروزي طالبان، که دستگاههاي امنیتی ارتش پاکستان به طور گستردهاي به سود آنها وارد عمل شده بودند امکانی فراهم میساخت
تا اسلامآباد پیوندهاي خود را با رژیم تازه استوار سازد. بدین گونه در تمام طول این دههها، ایالات متحده هرگز آمال ملل عرب و
مسلمان را به چیزي نگرفته بود. سیاستها راه خود را میپیمودند، ارتشها بسیج میشدند، اتحادها به هم میپیوست و از هم
میگسست، جنگها در سرزمینهاي اعراب و مسلمانان و بر روي کالبد آنها، امّا همواره به اقتضاي مصالح دیگران، در میگرفت.
گسیختگی و زیر و رو کردن سیاستها دربارة عراق، ایران، بنیادگرایی شیعه و سنّی، ایدئولوژي جهاد، دیکتاتوري، دموکراسی،
همه و همه به خوبی نمایانگر چنین ،« فرایند صلح » سلطنت مطلقه، یاسرعرفات و سازمان آزادیبخش فلسطین، مهاجرنشینان اسرائیلی و
رویکردي است. ایالات متحده (چه براي تضمین عرضۀ نفت براي خود، چه براي بردن جنگ سرد، چه براي تصریح برتري
جوییهاي خویش یا براي حمایت از اسرائیل) در تدارك هدفهاي خاص خویش بسیج میشد و به محض آن که در راستاي یکی
از هدفها به مراد خود میرسید، همۀ نگرانیهاي اعراب و مسلمانان را که براي همراه ساختن آنها پیش کشیده بود به دست
فراموشی میسپرد.براي جهان عرب و مسلمانان چیزي موهنتر از گفتۀ مشهور برژینسکی سه سال پیش از واقعۀ 11 سپتامبر 2001
نیست. وي در پاسخ به پرسشی دربارة احساس پشیمانی احتمالی وي از سرکار گذاشتن نهضتی جهادگرا به یاري آمریکا به منظور
پشیمانی از چه چیز؟ (...) چه چیزي در چشمانداز تاریخ جهان برجستهتر » : برانگیختن دستاندازي شوروي به افغانستان گفته بود
مینماید؟ طالبان یا سقوط امپراتوري شوروي؟ چند تن اسلامی هیجانزده یا آزادي بخشیدن به اروپاي مرکزي و پایان دادن به
برچنین زمینهاي که در پنج سال اخیر، از حملات 11 سمپتامبر گرفته تا تجاوز به عراق و اشغال این کشور، رخدادهایی «؟ جنگ سرد
شاید در سال 2003 گذاري سریع به کشوري با ثبات، متحد، مردمسالار، غیر مذهبی و خصوصاً «. جهان را دگرگون کردهاند »
ممکن آمریکایی باشد. به قمار پرخطري دست زدند که در آن باختند. به گفتۀ یک ژنرال باز « پیروزي » اشغال نشده میتوانست تنها
چارهاي براي چنین شکستی نمیتوان یافت. «. بزرگترین فاجعۀ استراتژیک تاریخ ایالات متحده است » نشستۀ آمریکایی، وضع عراق
به روشنی میتوان دید که پیروز این میدان، ایران است. استراتژي آمریکا در نابودي ارتش و ساختارهاي بعثی دولت عراق، دشمن
سنتی تهران را از میان برداشت و در همان حال آسودگی خاطر آمریکاییها از روحانیون شیعه، یاور همپیمانان ایرانی در درون
عراق شد. بدین گونه واشنگتن همان دولتی را استوار ساخته است که داعیۀ نبرد با آن را دارد. پیامدهاي چنین امري براي ایالات
متحده کم نیست. ناسیونالیزم عرفی مسلک و چپگراي عرب که چهارچوبی عقیدتی براي پایداري در برابر سلطه جویی غرب فراهم
ساخته بود ناچار میدان را در برابر جریانهاي اسلامی خالی گذاشته است که این مقاومت را در درون ایدئولوژيهاي عمیقاً
محافظهکار محصور ساختهاند. امروز شکست و هزیمت آمریکا در عراق، فرصتهاي تازهاي براي تهران به ارمغان آورده است تا
زیر بیرق اسلام، مشعل ناسیونالیزم عرب را بر سر دست گیرد.جمهوري اسلامی دلاور جبهۀ نبرد تازه پدیدار گردیده است که
صفحه 36 از 57
ناسیونالیزم عرب و موج اوج گیرندة مقاومت اسلامی را به یکدیگر پیوسته است. جمهوري اسلامی دو برگ برنده در دست دارد:
میتواند وضعیت سپاهیان آمریکایی در عراق را آسان کند یا پیچیدهتر سازد و میتواند به مدد متحدان حزبالهیاش به شکست
اسرائیلیان در لبنان یاري رساند؛ حتّی میتواند از طریق کمک به حماس دست یاري به سوي فلسطینیان دراز کند. این کشور دامنۀ
نفوذ خود را تا مناطق نفتخیز خلیج [فارس] و عربستان سعودي نیز گسترده است. بیش از آن، جمهوري اسلامی در موقعیتی است
که میتواند خلاء عظیم قدرتی را در منطقه پر کند که با ویرانی دولت عراق به وجود آمده است و وزنۀ سنگینی در ستیزة اعراب و
اسرائیل باشد و حتّی سرنوشت مناسبات چند صد سالۀ شیعیان و سنّیان را دگرگون سازد. از تهدیدها، به ویژه تهدیدهاي نظامی
ایالات متحده و اسرائیل، جز تقویت اهمیت دامنگستر ایران و به رخ کشیدن ارج وي همچون پیشتاز پایداري جهان عرب و مسلمان
کاري ساخته نیست. زیرا واشنگتن و تلآویو در تناقضی دست و پا میزنند. آنها به ضرورت یک مداخلۀ نظامی یقین یافتهاند، امّا به
خوبی میدانند که ناگزیرند چنین مداخلهاي را به بمبارانهاي هوایی و عملیات نیروهاي ویژه محدود سازند. با این همه چنین
تهاجمی نمیتواند نظام حاکم را نابود سازد، بلکه برعکس آن را استوار خواهد ساخت. آیا به همین دلیل است که رئیسجمهور
آمریکا و معاون وي به فکر استفاده از سلاح هستهاي افتادهاند؟ به یقین پیامدهاي چنین هنگامه طلبیهایی در مقیاس منطقهاي و
بینالمللی را نمیتوان محاسبه کرد. امّا ایالات متحده ناگزیر باید اعتبار از دست رفتهاش را باز یابد و بار دیگر رعب و وحشتی در
دلها بیاندازد که بنیاد هر امپراتوري بر پایههاي چنین هراسی نهاده شده است. تدبیر دوربرد دیگري که در واشنگتن مورد بحث
بوده، بهرهبرداري از شکافهاي فرقهاي با کمک عربستان سعودي است. دو گرایش متضاد در کارند. نخست، آنهایی که آهنگ
نزدیک ساختن شیعیان و سنّیها به یکدیگر را دارند، به ویژه پس از جنگ لبنان در تابستان 2006 که از پیوندهاي آشکار میان
تهران و حزبالله پرده برداشت و شیخ حسن نصرالله و تا اندازهاي هم حماس را به مقام قهرمانی در جهان عرب برکشید. امر بیسابقه
آن بود که روحانیون سنّی مورد احترام از این پس تأیید میکنند که اختلاف آنها با شیعیان تنها در جنبههاي جزئی دین است، یعنی
جاي دارد. گرایش دوم، در تشنجهایی است که با اشغال سرزمینها میان دو مذهب « فروع » باشد در « اصول » پیش از آن که در
اسلام به ویژه در عراق از نو سر برداشته است. سلوك حاکمان سنّی از قرنها پیش جماعات شیعه را که در نقاط سوقالجیشی
تمرکز یافته بودند غالباً خوار شمردهاند، زمین بلاخیز رنجش و خشم آنها را بارور ساخته است، و از دیگر سو اعدام صدام حسین
سنّیان را به وادي ضدّیت رانده است. برخی از مسئولان آمریکایی میپندارند که ریاض شاید بتواند نقدینهاي را فراهم سازد که
براي به راه انداختن جنبش مقاومتی در برابر شیعیان لازم است. در واقع رژیم سعودي با توسعۀ نفوذ فقه شیعی و جمهوري اسلامی
در منطقه، سخت دشمنی میورزد. این کشور از هماکنون نیز قول داده است که اگر ناگزیر بشود، سنّیان عراق را در سایۀ
حمایتهاي خویش خواهد گرفت. آیا عربستان سعودي و امیرنشینان خلیج [فارس]، مصر، اردن، کُردها، سنّیهاي عراق و لبنان و
میانه » ؟ سازمان الفتح میتوانند رویاروي نفوذ ایران شیعه، سوریه علوي و همپیمانان آنها، حزبالله لبنان و حماس فلسطین، بایستند
عرب براي یافتن اعتباري باید بتوانند راه حلّی عادلانه و سریع براي مسئلۀ فلسطین بجویند. امّا اگر ایالات متحده و اسرائیل « روهاي
خود به میدان این معرکه قدم بگذارند از آن روست که از هر گونه مصالحه و سازش جدي شانه خالی کنند. افزودن بر ریسک این
قمار چنین سیاست دوربردي با هدف دامن زدن به تنشهاي فرقهاي به یک جنگ داخلی میان مسلمانان خواهد انجامید. کسانی را
که در آن مشارکت جویند، چون گماشتگانی خواهند نگریست که منطقه را در خدمت به منافع اسرائیل و ایالات متحده به خاك و
خون میکشند؛ و به کدام نیروي مسلمان سنّی و ضدّ شیعه است که میخواهند کمک برسانند؟ این احتمال هست که افکار عمومی
یا القاعده تحت « ارتش سلفی جهاد » غربی و حتّی آمریکایی با وحشت دریابند که باز حکومت آنان از سر نو در حال برپا ساختن
ره برد زنجیرة دیگري از بحرانهاي تازه را به راه خواهد انداخت. « پیروزي » نام دیگري است. امّا چنین سناریویی به جاي آن که به
نو محافظهکاران، این استراتژي را ناپایداري راهگشا (یا ویرانی کارساز) توصیف میکنند، امّا ناظري هوشیار به روالی شایستهتر آن
صفحه 37 از 57
را ویرانی دولتها (دولت کُشی) نامگذاري کرده است. ایالات متحده در نهایت در لبنان و فلسطین به چنین جهتگیري تن در داده
است. اگر امر واقع را به جاي نیات بررسی کنیم، میتوان دریافت چرا عربها و مسلمانان به این نتیجه رسیدهاند که سیاست
بلکه پدید آوردن آنهاست. یورش بر ضدّ لبنان که ویرانیهاي فراوانی به ،« دولتهاي ورشکسته » واشنگتن در خاورمیانه نه نجات
بار آورد به شکست انجامید و اسرائیل را اندکی بیشتر در منطقه و در جهان به انزوا کشانید؛ از لحاظ نظامی، حزبالله هرگز
تواناییهایش را براي ارتباط با رزمآوران، براي پخش پیامهاي خود به مردم از طریق رادیو و تلویزیون، براي وارد ساختن زیان به
متجاوزان یا براي پرتاب موشک به اسرائیل از دست نداده است. اسرائیلیها نه توانستند به یکی از اهداف اعلام شدة خود برسند، نه
حزبالله را خلع سلاح کنند و نه حتّی سربازان اسیر خود را بازگردانند. پرسشی که باید پرسید آن است که آیا اسرائیل در لبنان
ریسک این قمار را دو برابر » همراه ایالات متحده در عراق میتوانند به چنین ناکامیهایی تن در دهند یا به وسوسه خواهند افتاد که
آیا این شکستها پیامآور وعید نسل تازهاي از جنگهاست؟ یا شاید فقط گذرا باشند؟ امّا به یک چیز میتوان یقین داشت: ؟« کنند
که هنگام جنگ خلیج [فارس] ( 1990 1991 ) یا با بمبارانهاي انبوه و استفاده از « بدون تلفات جانی » دوران الگوي پیروزي
سلاحهاي دقیق پیشرفته که در منطقۀ بالکان ستوده میشد، اینک به سر آمده است. از این پس، برد این بازي به مهار درازمدت و
بیعت مردمان بستگی دارد که اینها را نمیتوان با نیروهاي هوایی به دست آورد و هزینههاي سیاسی و انسانی مهمی را ناگزیر به
همراه دارد. واشنگتن هم اینک هم، بهاي سنگینی براي نقش خویش در این جنگ کوچک [لبنان] پرداخته است. تصویر فواد
سینیوره، نخست وزیر لبنان، که با چشمانی گریان از ایالات متحده تمنی میکرد از ویرانی کشورش جلوگیري کند شاید نقطۀ
با حمایتهاي کاخ سفید به قدرت رسیده بود، که آن را درست به « انقلاب سبز » عطفی به شمار آید. جنبش 14 مارس بر بستر یک
علّت همان گونه اصلاح دموکراتیکی میستودند که رئیس جمهور، جورج دبلیو بوش، آرزو داشت آن را در سرتاسر جهان عرب
تشویق کند. امّا رویاروي اشتیاق اسرائیل به گوشمالی دادن به لبنان، آقاي سینیوره را به حال خویش رها کرد. نه فقط واشنگتن یک
ماه تمام از برقراري آتشبس جلوگیري کرد بلکه سلاحهاي ویرانگري را نیز به اسرائیل تحویل داد. ماحصل، چیزي شد که آقاي
زیر بناي غیر نظامی لبنان و همچنین تضعیف دولت خود برشمرده است. حزبالله امروز « باورنکردنی » سینیوره آن را چون نابودي
خواستار بر عهده گرفتن نقش مهمتري است، و با تقلید از تاکتیکهایی که ایالات متحده و دنیاي غرب تجویز میکنند از درون
تظاهرات خیابانی انبوه، آشتیجویانه و منضبط خاص خود را سامان میدهد. ایالات متحده که در این نبرد داخلی ،« انقلاب سبز »
اکنون کمک به ارتش لبنان و نیروهاي امنیت داخلی را دو برابر ساخته است که گماردن سنّیان ،« واهمهاي ندارد که بازي را ببازد »
و افرادي از جامعه دروز را شدّت بخشیدهاند. این سیاستها که در ایالات متحده به تفسیر چندانی درنیامدهاند، توسط مطبوعات
عرب، اسرائیلی و جهان افشا شدهاند، پس از جنگ لبنان، بسیار دشوار بتوان جهان عرب و مسلمانان را قانع کرد که ایالات متحده به
قصد حمایت از اسرائیل حاضر نیست به همپیمانان خود یا اصول عدالت خیانت کند. ویرانی زیربناي غیرنظامی، تضعیف انسجام
اجتماعی و سیاسی، پروراندن منطقی که به سمت ستیزهاي فرقهاي و جنگ داخلی راه میبرد: وقتی این پویایی در عراق شتاب
گرفت، چنین مینمود که پیامد وحشتناکی باشد که واشنگتن برنامهریزي نکرده بود. هنگامی که همین عناصر در لبنان هم پدیدار
شدند، باز هم میشود آن را همچون تصادفی نامیمون در نظر گرفت. امّا از لحظهاي که پویایی همگونی در فلسطین نیز نقش
براي اجراي استراتژیک آمریکا به میان آورند. « الگویی » میبندد، ناظران بسیاري دیگر تردیدي به خود راه نمیدهند که سخن از
ماهنامه موعودو شماره 78 پینوشتها: 1. بنیادگزار انستیتو مطالعات معاصر در مورد آفریقاي شمالی، خاورمیانه و آسیاي مرکزي
در دانشگاه پرینستون. مشاور پیشین نمایندة ویژة سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در کوسوو. او پسر عموي محمّد ششم،
پادشاه مراکش است.
و رویکرد به تشیع (EI) دائرت المعارف